![]() |

:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ،
:: برچسبها: فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, امام شناسی, امیر المومنین علیه السلام, من شهر علمم و علی درب آن است, حق شناسی, امامت, شیعه, اسلام, ولایت, ,


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین
درباره ي وب سايت ![]() سلام
خوش اومدید، انگشت رنجه فرمودید با مطالب از خودتون پذیرایی کنید.
صفحات دیگه ای هم به غیر از صفحه اول داره این وبلاگِ من ، به اونها هم سری بزنید و دست آخر که به صراط المستقیم با لب خندان هدایت شدید، چند . . . . . !! یا دعا یا نظر کارشناسی (بدون تبلیغ پالتو ، ساعت ، نخ دندان ، لوازم آرایشی ، EMOTIONAL و لارجر باکس! و بدون نگرانی برای بازدید وبلاگم) تو بخش نطرات برام بنویسید.
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ابیطالب علیه السلام والصلوة و السلام علی سیّدنا و نبینا محمد و آله الاطهار و اللعن علی اعدائهم اجمعین. دوستان
پيوند هاي روزانه برچسب ها
اسلام , علامه طهرانی ره , امام زمان عج , امام شناسی , شیعه , فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام , انتظار , ادبیات , شعر , توبه , قرآن کریم , دعا , کتاب موبایل , طنز , خمینی ره ,
|
![]() پاسخ بی نظیر حضرت علی(ع) به علم بهتر است یا ثروت؟
جمعیت زیادی دور حضرت علی ( ع ) حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
-یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
-علی در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید :
یا اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس!
مرد که آخر:جمعیت ایستاده بود پرسید:
-علم بهتر است یا ثروت؟
-علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست.
- در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،
-و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یاثروت؟
-حضرتعلی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.
-نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
-حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.
-با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.
مرد ساکت شد. همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
-امام دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آنگاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت: بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم، جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکة مردم نشدهایم، به دیگران بگوییم، نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چندتای باقیمانده را نتواند پاسخ دهد، آنوقت در میان مردم رسوا میشود و ما به مقصود خود میرسیم! مردی که آن طرفتر نشسته بود، گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آنوقت این ما هستیم که رسوای مردم شدهایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفتههای پیامبر را به مردم ثابت کنیم.
-در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید،
-که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده شده بودند که…
-نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود.
نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند.
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که میگفت:
اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم.
“من شهر دانش و آگاهی هستم و علی دروازه ورود به آن شهر” پیامبر اسلام (ص)
منبع: شیعه پاسخ می دهد :: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام, امام شناسی, امیر المومنین علیه السلام, من شهر علمم و علی درب آن است, حق شناسی, امامت, شیعه, اسلام, ولایت, , ![]()
یک آیه از قرآن کریم: إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار
بخشی از خطبه همام (خطبه 193 نهج البلاغه امیر المومنین علیه السلام تالیف علم الهدی سیّد رضی رضوان الله تعالی علیه ترجمه مرحوم محمد دشتی ره): . . . . و از نشانههاى يكى از پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه مىبينى: در ديندارى نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراى ايمانى پر از يقين، حريص در كسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگرى ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهيدستى آراسته، در سختىها بردبار، در جستجوى كسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز كننده از طمع ورزى، مىباشد. اعمال نيكو انجام مىدهد و ترسان است، روز را به شب مىرساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مىآورد با ياد خدا، شب مىخوابد اما ترسان، و بر مىخيزد شادمان، ترس براى اينكه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى كه به او رسيده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مىكند. روشنى چشم پرهيزكار در چيزى قرار دارد كه جاودانه است، و آن را ترك مىكند كه پايدار نيست، بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، در مىآميزد. پرهيزكار را مىبينى كه: آرزويش نزديك، لغزشهايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند. . . . . منبع آنلاین:مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن چند مسئله اعتقادی: احكام اعتقادى دو گونه اند: (كه همه را تحت عنوان ما معتقديم ذكر مى كنيم .)
منبع آنلاین:واجبات و محرمات در شرع اسلام آيت الله مشكينى :: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: سوره طه, خطبه همام, نهج البلاغه, حدیث, علامات پرهیزگاران, اعتقادات شیعه, واجبات و محرمات در شرع اسلام, ![]()
سلامی دوباره به عزیزان یک آیه: اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُم مِّن مَّلْجَأٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُم مِّن نَّكِيرٍ پیش از آنكه روزى فرا رسد كه آن را از جانب خدا برگشتى نباشد پروردگارتان را اجابت كنيد آن روز نه براى شما پناهى و نه برايتان [مجال] انكارى هست. یعنی اینکه به زبان خودمانی قیل از اینکه بمیریم و قیامت خودمون رو ببینیم ( چون بعد مرگ که نمیشه توبه کرد.) و بعد قیامت عمومی رو ببینیم توبه کنیم و راه صلاح و سداد در پیش بگیریم نمازهامون رو اول وقت بخونیم، اختلاط حرام با نامحرم نکنیم، ناموس مردم رو ناموس خودمون بدونیم ، حق مردم رو تمام کمال بدیم ، به پدر مادرمون رسیدگی کنیم ، اگه قطع رابطه با کسی از فامیل کردیم بریم پا پیش بذاریم و رابطه رو درستش کنیم و . . . . و قبل از اینکه دیگه دستمون از دنیا کوتاه بشه و دست به دامن ورثه ای که به فکر خودشونن بشیم خودمون کار خودمون رو یکسره کنیم. خلاصه مرد آخربین مبارک بنده ایست. نام نیکو گر بماند ز آدمی به کز و ماند سرای زرنگار ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار و حافظ گفته: چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان که دوران ناتوانیها بسی زیر زمین دارد. یک روایت:
نتيجه خوشحال كردن سگ روزى امام حسن مجتبى عليه السلام در يكى از باغستان هاى شهر مدينه قدم مى زد، كه ناگاه چشمش به يك غلام سياه چهره افتاد كه نانى در دست دارد و يك لقمه خودش مى خورد و يك لقمه هم به سگى كه كنارش بود مى داد تا آن كه نان تمام شد. حضرت با ديدن چنين صحنه اى ، به غلام خطاب كرد و فرمود: چرا نان را به سگ دادى و مقدارى از آن را براى خود ذخيره نكردى ؟ غلام به حضرت پاسخ داد: زيرا چشم هاى من از چشم هاى ملتمسانه سگ خجالت كشيد و من حيا كردم او اين كه من نان بخورم و آن سگ گرسنه بماند. امام حسن عليه السلام فرمود: ارباب تو كيست ؟ پاسخ گفت : مولاى من ابان بن عثمان است . حضرت فرمود: اين باغ مال چه كسى است ؟ غلام جواب داد: اين باغ مال ارباب و مولايم مى باشد. پس از آن حضرت اظهار داشت : تو را به خدا سوگند مى دهم كه از جايت برنخيزى تا من باز گردم . سپس حضرت حركت نمود و به سمت ارباب غلام رفت ؛ و ضمن گفتگوهايى با اءبان بن عثمان ، غلام و همچنين باغ را از او خريدارى نمود؛ و سپس به جانب غلام بازگشت و به او فرمود: اى غلام ! من تو را از مولايت خريدم . پس ناگاه غلام از جاى خود برخواست و محترمانه ايستاد. سپس حضرت در ادامه سخنان خود اظهار نمود: اين باغ را هم خريدارى كردم ؛ و هم اكنون تو را در راه خداوند متعال آزاد نموده ؛ و اين باغ را نيز به تو بخشيدم . (22-تاريخ ابن عساكر ترجمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 148، ج 249، احقاق الحقّ: ج 11، ص 146.) منبع:چهل داستان و چهل حديثاز إ مام حسن مجتبى عليه السلام یک مسئله: مساءله 345 :
رساله احكام بانوان مطابق با فتاواى آية اللّه العظمى حاج شيخ محمد تقى بهجت فومنى ره به كوشش : عليرضا گرم آبشتي :: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، دل نوشته و خودمانی، ، :: برچسبها: یک آیه, یک حدیث, یک مسئله, قرآن, حدیث, فقه, روایت, زنا, سقط جنین, حلال و حرام, ![]()
من در اسلواک زندگی می کنم و شیعه هستم، دوستان سنی ام؛ اثبات متعه را از من خواسته اند ، لطفاً با قرآن پاسخ دهید؟ پاسخ
:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: صیغه در قرآن, متعه در قرآن, عقد موقت در قرآن, ازدواج موقت در قرآن, سنت متعه, نکاح غیر دائم, ![]()
این پست رو میخوام اگه خدا بخواد مرتب آپش بکنم یا شماره های دیگه ای بهمین منوال بذارم اگه روزی یه آیه بخونیم و تدبر و تفکر درش بکنیم و در عمل هم مقید باشیم کلی تغییر در یک ماه و یکسال و . . . در شیوه زندگیمون خواهیم داشت که به نفعمونه. لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [و] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند دوست بدارند در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته و آنها را با روحى از جانب خود تاييد كرده است و آنان را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن جويهايى روان است در مىآورد هميشه در آنجا ماندگارند خدا از ايشان خشنود و آنها از او خشنودند اينانند حزب خدا آرى حزب خداست كه رستگارانند. پیام آیه روشنه اونایی که مسلمانند و ایمان به خدا و . . . دارن نمیتونن کافران و مشرکان رو دوست داشته باشن( اونایی که الان خواننده های خارجی رو بیشتر از پدر و مادرشون دوست دارن کلاهشون رو قاضی کنن!!) واگه روزی یه حدیث یاد بگیریم هر ماه سی حدیث یاد میگیریم واگه بهشون عمل کنیم نور علی نور میشه
1- مُحَمّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِيّ وَ عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ الْمُخْتَارِ الْهَمْدَانِيّ جَمِيعاً عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى الْمَعْرِفَةِ فَقَالَ الْإِقْرَارُ بِأَنّهُ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ وَ أَنّهُ قَدِيمٌ مُثْبَتٌ مَوْجُودٌ غَيْرُ فَقِيدٍ وَ أَنّهُ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ اصول كافى جلد 1 صفحه: 115 رواية: 1 منبعی که من ازش کپی کردم ترجمه : فتح بن يزيد گويد: از حضرت ابوالحسن عليهالسلام راجع بكمترين حد خداشناسى پرسيدم: فرمود: اقرار داشتن باينكه جز او خدائى نيست و مانندى (در صفات) و نظيرى (در الوهيت) ندارد و او قديم است و پا برجا، موجود است و گم نشدنى و اينكه چيزى مانندش نيست. روزی یه مسئله از توضیح المسائل خوبه که یاد بگیریم:)
وقت نماز ظهر و عصر (مـساله 737) اگر چوب يا چيزى مانند آن را, بطور عمودى در زمين هموار نصب كنند صبح كه خورشيد بيرون مى آيد, سايه آن بطرف مغرب مى افتد وهر چه آفتاب بالا آيد اين سايه كم مى شود و در شـهـرهاى ما در اول ظهر شرعى (2) به آخرين درجه كمى مى رسد وظهر كه گذشت , سايه آن بـطرف مشرق بر مى گردد وهر چه خورشيد رو به مغرب مى رود سايه زيادتر مى شود. بنابراين وقـتى سايه به آخرين درجه كمى رسيد ودو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت , معلوم مى شود ظهر شرعى شده است ولى در بعضى شهرها مثل مكه كه گاهى موقع ظهر سايه به كلى از بين مى رود, بعد از آن كه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى شود ظهر شده است . (مـسـالـه 738) چـوب يـا چيز ديگرى را كه براى معين كردن ظهر به زمين فرومى برند شاخص گويند.
رساله توضيح المسائل با تجديد نظر و اضافات آيت الله العظمی لطفالله صافی گلپايگانی (مد ظله العالى)
:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: قرآن کریم, یک آیه, تدبر در قرآن, قرآن و زندگی, عمل به قرآن, تفکر در قرآن, فکر, حدیث, سخن بزرگان, اصول کافی, مسئله فقهی, فقاهت, علم دین, توضیح المسائل, مسائل شرعی, ![]()
امام صادق(ع) فرمودند: دو ركعت نماز به همراه نگين عقيق، معادل هزار ركعت نماز بدون عقيق است.
هر كس انگشتر فيرزوه دست كند، دست او نيازمند نخواهد شد.
فضيلت فيروزه از قول امام كاظم(ع): فيروزه سنگي است كه جبرئيل به رسول خدا(ص) هديه نموده است و رسول خدا آن را به اميرمومنان علي (ع) بخشيد.
فيروزه درمان كسي است كه صاحب فرزند نمي شود.
امام صادق از رسول خدا چنين نقل فرمودند:
خداوند سبحان مي فرمايد: هر آينه من خدا، حيا مي كنم از بنده اي كه دستش را به سوي من بالا آورده و در دستش انگشتري با نگين فيروزه است، نا اميد برگردانم.
عبد خير مي گويد: حضرت علي(ع) چهار انگشترداشتند، كه به دست مي كردند:
- انگشتر ياقوت براي نجابت و بزرگي
- فيروزه براي پيروزي
-حديد چيني براي نيرومندي
- عقيق را نيز براي محافظت
فردي را نزد حاكمي به سبب جرمي مي بردند حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه انگشتري عقيق به او برسانند، انگشتري به او رساندند و مكروهي به او نرسيد.
شخصي را از برابر حضرت امام محمد باقر(ع) گذرانيدند تازيانه بسيار بر او زده بودند. حضرت فرمود: انگشتر عقيق او كجاست، اگر با او مي بود تازيانه نمي خورد.
كسي نزد حضرت خاتم(ص) آمد و شكوه نمود كه دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود:
. . . . . .
برای دانلود کتاب موبایل خواص سنگها ( فرمت جاوا) و مطالعه باقی مطلب به ادامه مطلب بروید. :: موضوعات مرتبط: دانلود مذهبی و کتاب و نرم افزار، مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: عقیق, فیروزه, یاقوت, زبرجد, خواص سنگها, دانلود کتاب موبایل خواص سنگها, خواص سنگها جاوا, روایات خواص عقیق, خواص فیروزه, ![]()
حجامت و فواید آن رسول اكرم (ص) در حدیث شب معراج می فرمایند : برای دانلود کتاب موبایل (جاوا) حجامت اینجا کلیک کنید :: موضوعات مرتبط: دانلود مذهبی و کتاب و نرم افزار، مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: حجامت, فواید حجامت, طب سنتی, روایات حجامت, دانلود کتاب حجامت, حجامت جاوا, ![]()
آيت الكرسي سيد آيات قرآن ![]() پيامبر به حضرت علي (ع) فرمود:
" يا علي ! من سيد عربم-مكه سيد شهر هاست- كوه سينا سيد همه كوه هاست- جبرئيل سيد همه فرشتگان است – فرزندانت سيد جوانان اهل بهشتند- قرآن سيد همه كتاب هاست – بقره سيد همه سوره هاي قرآن است – ودر بقره يك آيه است كه آن آيه 50كلمه دارد و هر كلمه 50 بركت دارد و آن آيت الكرسي است.
درکتاب ختوم و اذکارج1نقل شده است: جابربن عبدالله می گوید رسول خدا(ص) فرمود: خدای تعالی به موسی بن عمران(ع) وحی نمود هر کس بر ایه الکرسی مداومت کند و بعد از هر نمازی تلاوت نماید خداوند به او دل شاکران ، مزد پبامبران ،وعمل صدیقان را می دهد واو رامشمول رحمت خود می گرداند و مانعی جز مرگ ما بین او و بهشت فاصله نیا نداخته است . موسی (ع) عرضه داشت:چه کسی بر ان مداومت می کند خطاب شد ای موسی :مداومت بر ان نمی کند مگر پیا مبری یا صد یقی و یا کسی که من از او راضی باشم ،یا مردی که شهادت را روزی او کرده باشم. در کتاب بحا ر الانوار،ج80،ص317نقل شده است: امام باقر (ع)فرمود: هرکس در پس وضو گرفتن آیه الکرسی را بخواند خداوند ثواب 40سال عبادت به وی عطا کند مقام او را40درجه مرتفع می کند و40 حوریه به تزویج اودر می اورد. . . . . . . . :: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: آثار و برکات آیه الکرسی, ازدیاد روزی, برآوردن حاجات, زیاد شدن روزی, ثواب شهیدان, صدیقان, آثار آیة الکرسی, قرآن کریم, قرآن خواندن, آیة الکرسي, آیه الکرسی, آیه کرسی, ![]()
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان عزیز، ارادتمندان به اهل بیت(ع)، هرچند برای تحکیم و تثبیت اعتقاد به ولایت اهل بیت(ع) آنقدر روایت صحیح السند در کتب روایی شیعه وجود دارد که جای هیچ شک و ابهامی باقی نمی ماند مگر برای کسی که معاند است، اما جالب است که در کتب روایی معتبر اهل سنت نیز فضائل بسیاری برای اهل بیت(ع)، مخصوصا امام علی(ع) نقل شده است و عجیب است که با این همه فضائل، باز هم دیگران را بر امام علی(ع) ترجیح می دهند. دیگرانی که فضائل چندانی برای آن ها دیده نمی شود . . . . . در این نوشته فقط برای نمونه به یک قطره از دریای فضائل امام علی(ع) در روایات اهل سنت اشاره می شود. (شماره 10 و 12 را حتما بخوانید.)
1- محمد بن منصور توسی از امام احمد ابن حنبل نقل می کند:برای هیچ یک از صحابه رسول الله به اندازه علی فضیلت نقل نشده است(المستدرک علی الصحیحین ،حاکم حسکانی حنفی، ج 3 کتاب معرفه الصحابه)
2- قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ما تریدون من على؟ ان علیا منى و انا منه و هو ولىّ کل مؤمن بعدى
پیامبر(ص) فرمود: از علی چه می خواهید؟علی از من است و من از علی هستم و او ولیّ هر مومنی است
(المستدرک علی الصحیحین جلد 3 صفحه 110)
3- ای علی هر کس از من جدا شود از خدا جدا شده و هر کس از تو جدا شود از من جدا شده است
(المستدرک علی الصحیحین جلد سوم صفحه 123)
4- هرکس علی را بیازارد بی گمان مرا آزرده است و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده است(الصواعق المحرقه ،ص 73)
5- هر کس از علی پیروی کند از خدا پیروی کرده است و هرکس او را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است
(المستدرک جلد 3 صفحه 122)
6- ام سلمه گفت:پیامبر(ص) فرمود: نزدیکترین و وفادارترین مردم نسبت به من علی است(مستدرک حاکم ، 3/ 138)
7- ابن جناده گفت:رسول خدا(ص) فرمود تنها علی است که پیمان های مرا ادا می کند (الصواعق المحرقه صفحه 73)
8- ابی ثابت گفت از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود:علی با قرآن است و قرآن با علی است از یکدیگر جدا نمی شوند تا کنار حوض کوثر که بر من وارد شوند(الصواعق المحرقه صفحه 74)
9- ابن جیش از پیامبر(ص) نقل کرد: بی تردید جز مؤمن، علی را دوست ندارد و به جز منافق علی را دشمن ندارد
(سنن ابن ماجه، ج1ص 42 و الصواعق المحرقه، ص 72)
10- عمر گفت علی سه ویژگی داشت که اگر من یکی از آنها را داشتم برایم از شتران سرخ موی دوست داشتنی تر است(در نزد عرب این تعبیر بالاترین کلامی است که می توان گفت)اولا ازدواج علی(ع) با فاطمه(س)، دوم سکونتش در مسجد که هر چه بر پیامبر(ص) روا بود بر او نیز روا بود و سوم پرچمداری روز خیبر، زیرا پیامبر(ص) گفت: در این جنگ پرچم را بدست کسی می دهم که خدا و جبرییل و من از او خشنود هستیم (مستدرک حاکم جلد 3 صفحه 125)
11- سعد بن ابی وقاص گفت: حدیث منزلت(یا علی انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی) در شأن علی است همانطور که پیامبر(ص) فرمود که نسبت علی به من مانند هارون به موسی است یعنی هارون وصی موسی شد و طبق این گفته علی باید وصی و جانشین پیامبر می شد(سنن ابن ماجه جلد1 صفحه 45)
12- امام محمد شافعی 6 خصلت برای علی بیان می کند که نظیر ندارد: اول اینکه او زاهدی بود بی همتا ،دوم او عالمی بود که دیگران به او رجوع می کردند، سوم دلیر و بیباکی بود که نظیر نداشت ،چهارم اودارای شرف و حسب و نسب بود، پنجم عالم به قرآن بود، ششم عالمترین صحابه در امر قضاوت بود به گونه ای که همه او را تأیید می کردند
(الامام الشافعی حیاته و عصره و آرائه صفحه 154)
13- حیان الاسدی از پیامبر(ص) نقل کرد : یا علی به زودی این امت پس از من به تو خیانت می کنند تو دین و آیین من هستی و بر سنت من کشته می شوی،کسی که ترا دوست بدارد ،مرا دوست داشته و کسی که ترا دشمن دارد مرا دشمن داشته ،بی تردید به زودی این محاسن تو از خون سرت خضاب و رنگین خواهد شد
(المستدرک ، ج3 ص 142)
14- انس ابن مالک ازرسول اکرم(ص) روایت می کند: بهشت مشتاق سه نفر می باشد :علی ،عمار و سلمان (الصواعق المحرقه، ص 125)
15- عباد بن عبد الله می گوید :علی فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا(ص) هستم و منم بزرگترین راستگو و بعد از من هر کس این را ادعا کند دروغگوترین مردم است: حال کسی که راستگوترین مردم است و به صراحت در خطبه های نهج البلاغه اعلام می کند که خلفا حقش را غصب کردند چه کسانی ظالم خواهند بود الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
16- عن ابن عباس:ان رسول الله صلى الله علیه و آله امر بسد الابواب الا باب على
همانا رسول خدا صلى الله علیه وآله امر فرمودند به بستن درب همه خانههایى که به مسجد باز مىشد مگر درب خانه على(ع)
(سننن الترمذى کتاب المناقب، باب 21، حدیث 3732، صفحه 599، )
17- شنیدم زید بن ارقم گفت: اولین کسى که اسلام آورد على علیه السلام بود. (سنن ترمذى، کتاب المناقب)
18- کان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقول: لا یحب علیا منافق و لا یبغضه مؤمن.
منافق على را دوست ندارد و مؤمن دشمن على نیست.
(سنن ترمذى جلد 5 باب 21 حدیث 3717 صفحه 594)
19- قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم: لعلى و فاطمة و الحسن و الحسین انا سلم لمن سالمتم و حرب لمن حاربتم
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام فرمودند : با هر کس که با شما آشتى است آشتى هستم و با هر کس که با شما در جنگ است درجنگم.
(سنن ابن ماجه،جلد 1 حدیث 145 صفحه 52 باب 11)
20- از على علیهالسلام روایت شده که فرمود: من اولین کسى هستم که در پیشگاه خداى رحمان روز قیامت مىایستم.
قیس گفت: در مورد آنها (على و حمزه) این آیه نازل شد: هذان خصمان اختصموا فى ربهم.. .(حج 19) آنها کسانى هستند که روز بدر مبارزه کردند. (صحیح بخارى جزء 5 و 6 باب 123 کتاب المغازى حدیث 465 ص 165)
21- با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در ایامى که حج گذارد همراه بودیم در راه در منزلى فرود آمدند و امر به نماز جماعت کردند آنگاه دست على علیهالسلام را گرفتند پس گفتند آیا من سزاوارتر به مؤمنین از خودشان نیستم؟ عرض کردند بلى. فرمودند آیا من سزاوارتر به هر مؤمنى از خودش نیستم؟ عرض کردند بلى، پس فرمودند این«على» رهبر هر کسى است که من رهبر او هستم خدایا دوست بدار کسى که او را دوست بدارد و دشمن بدار کسى که او را دشمن بداند.
(سنن ابن ماجه مجلد 1 ح 116 باب 11 )
22- ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرد:من شهر علمم و علی باب آن است هرکس که بخواهد وارد شهر شود باید از باب ان وارد شود بدین معنا که هرکس که خود را منتسب به پیامبر می خوانند باید از شاهراه علی باشد(المستدرک ، ج3/ ص 138)
23- عن ابن عباس قال: اول من صلى علىابن عباس گوید:
اولین کسى که نماز گزارد، على علیه السلام بود.(سنن ترمذى، کتاب المناقب)
منبع وبلاگ وزین: شیعه پاسخ می دهد
:: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، ، :: برچسبها: فضایل علی ابن ابیطالب علیه السلام از منابع اهل سنت, علی ع, امام شناسی, شیعه, اهل سنت, اسلام, عناد, تعصب, , ![]()
حق طلبی چرا ، اما شخصیت زدگی هرگز.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. انه خیر ناصر و معین.
پناه می برم به خدا از علمی که ما را به سوی کمال و تعالی سوق ندهد.
اخیرا با یکی از رفیقان شفیق ( عرشیا) بحثی در رابطه با برخی از اندیشمندان غربی صورت گرفت. دوست بنده به علت مقام بالای علمی این افراد مخالف بیان رذایل اخلاقی این افراد بودند ( و لو اینکه حقیقت داشته باشد) و در استدلالی که آوردند گفتند که اگر جامعه بداند فلان داشنمند فلان اخلاق زشت را داشته نسبت به علم او بی رغبت می شوند و این چیزی نیست که به نفع جامعه ما باشد بحثی که هست و به نظر من بسیار مهم است این مسئله است که ما در اسلام و قرآن بسیار مصادیق علم و تفکر و تدبر و تذکر و توجه و تعقل و ... را می بینیم. احادیث زیر همگی از اهمیت علم جویی در اسلام حکایت می کند:
کسب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است (طلب علم منوط به جنسیت نیست)
علم را بجویید حتی اگر در چین باشد ( طلب علم منوط به مکان خاصی نیست)
از گهواره تا گور در طلب علم باشید. ( طلب علم زمان و یا سن و سال خاصی نمی شناسد.)
حکمت گمشده مومن است آن را باید بجوید اگر چه در دست منافق باشد ( شخصیت دارنده علم هم مد نظر نیست)
هر اسیری ( از کفار) به ده نفر مسلمان خواندن و نوشتن یاد بدهد بدون فدیه آزاد است. ( حتی اگر از دشمن حربی هم بنا باشد علم را بیاموزیم باز هم باکی نیست)
پس ذات علم طلبی نه به جنسیت ، نه به سن و سال ، نه به مکان ، نه به شخصیت آموزگار و نه دوست و دشمن بودن آموزگار محدود نمی شود.
پس مهم نیست فردی که قرار است از او بیاموزیم چه نوع انسانی است بلکه مهم این است که آیا علم او کمکی به پیشرفت و ترقی من می کند یا نه.
اما صرف رجحان علمی یک نفر نسبت به ما دلیل بر این نیست که اسلوب و شیوه زندگی آن فرد هم نسبت به ما ارجحیت دارد.
الان کارگردانی که اقدام به تولید فیلم های ضد دینی و ضد الهی می کند شاید سواد کارگردانی بالاتری نسبت به کارگردانی داشته باشد که مثلا سریال امام علی (ع) را ساخته است. اما صرف اطلاع بیشتر از جنبه های تکنیکی و فنی فیلم سازی می تواند دلیلی بر این باشد که این فرد نسبت به کارگردان سریال امام علی(ع) فرد بهتری است؟
مثلا ژان ژاک روسویی که به عنوان فیلسوف بزرگ فرانسوی و از بنیانگذاران فکری انقلاب فرانسه شناخته می شود کتابی نوشته تحت عنوان امیل که در آن شیوه تربیت یک فرزند ایده آل را توضیح می دهد. در حالی که این آدم از فاسدترین افراد زمان خود بوده است. این آدم 5 فرزند حرام زاده را روانه یتیم خانه کرد بی آنکه تا آخرین لحظه حیاتش اهمیتی نسبت به سرنوشت این بچه های بدبخت بدهد. تا آخر عمر هرگز ازدواج نکرد(وهر دم یاری گزید و هر شب جایی خوابید!). بعد همین آدم در مورد شیوه تربیت کتاب می نویسد. این آقا یا خودش نمی فهمد تربیت فرزند و رابطه پدر و پسری چیست یا بقیه آحاد جامعه بشری را چیز دیگری فرض کرده است.
استیو جابز ملعون هم به نظر کارآفرین بزرگی بوده و ایده های خلاقانه زیادی در رابطه با زمینه های تکنولوژیکی داشته است. اما همین آدم داوطلبانه جاسوسی اسرائیل را کرده است.
دوستان به نظرتان عمروعاص در امر سیاست نابغه نبود ؟ قطعا. اما در لشکر کفر قرار داشت و رو در روی امام معصوم ایستاد. طلحه و زبیر هم از اصحاب رسول الله بودند ولی بر علی (ع) خروج کردند.
منظورم این است که ما نکات مثبت و آموزنده زندگی هر فردی را می توانیم و باید در حد وسع یاد بگیریم اما نباید این توهم را بپذیریم که این افراد انسانهای خوبی هستند. مثلا آقای آنتونی رابینز انسان بسیار موفق و ثروتمندی است و سمینارهای این فرد در رابطه با موفقیت در همه جای جهان واقعا شگفت انگیز است. اما خب این آدم مسیحی است آیا صرف این مسئله که آنتونی رابینز در رابطه با اصول و قوانین موفقیت از من نوعی بیشتر می داند دلالت بر این امر می کند که من هم از دین خودم برگردم و مسیحی شوم؟ نه. من فقط باید علم موفقیت را از این آدم بگیرم و نه بیشتر. از پزشک علم طبش را بگیرم. از سازنده یک قطعه الکترونیکی همان شیوه ساخت را یاد بگیرم. کوتاه سخن اینکه از شخصیت ها برای خود بت درست نکنیم. فلان تاجر اصول تجارت را خوب بلد است ولی در کنار آن چند رذیله اخلاقی هم دارد. نباید به صرف موفقیت این تاجر در امر تجارت منکر شخصت اخلاقی این فرد شویم. در کل شخصیت افراد ارتباطی به تخصص علمی یا موفقیت مادی آن افراد ندارد.
حتی این مسئله در داخل خود علمای دین هم مطرح است. مرحوم علامه طباطبایی در رابطه با برخی از روایات کتاب عظیم الشان بحارالانوار اشکالاتی را مشاهده کرده بود ( که گویا این احادیث به امام صادق (ع) منتسب می شد.) و حاشیه در همین زمینه نوشته بودند. ناشر به ایشان گفته لحن قلمشان را قدری ملایمتر بفرمایند. اما علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در پاسخ فرمودند: در مکتب ما ارج و قرب امام صادق (ع) بیشتر از علامه مجلسی ره است. خب آیا علامه طباطبایی ره خواسته با این کار به مرحوم علامه مجلسی ره اهانتی روا دارند؟ ابدا. فقط خواسته اند که حقایق در زیر خاکستر جهل نماند. و الا همه می دانیم که علامه مجلسی ره از بزرگان مذهب تشیع هستند و الحق حق بزرگی بر گردن ما دارند.
در جنگ جمل فردی به حضرت علی (ع) گفت: این دو (طلحه و زیبر) هر دو از اصحاب نزدیک پیامبر بوده اند. مگر می شود اینها باطل باشند. علی (ع) در جواب فرمودند: تو حق را با افراد می شناسی یا افراد را با حق؟
باید جبهه حق و باطل را بشناسیم نه اینکه جبهه حق و باطل را با افراد بشناسیم.
به جز انبیاء و امامان هر انسانی اعمالش می تواند خطا باشد. حال هر که میخواهد باشد. می تواند شیخ صنعانی باشد که 50 سال در کعبه به حرمت زیست اما به خاطر عشق یک دختر ترسا دین و آیین خود را فروخت و شراب نوشید و خوکبانی کرد و البته به لطف حضرت حق توبه کرد.
من مخالف تحصیل در کشورهای غربی یا مطالعه آثار محققین این کشورها نیستم.ما پشت به میراث بشری نمیکنیم. اما به دو شرط:
اول اینکه علمی که من می آموزم در جهت خدمت به ابناء بشر و رستگاری و سعادت من باشد. ( مثلا من طب یاد بگیرم که بتوانم جان انسانها را حفظ کنم یا معماری برای اینکه بتوانم خدمتی به جامعه بکنم) پس علمی که به همراه آن تعهد و اخلاق نباشد آن علم ما را به هیچ کجا نمی رساند.
دوم اینکه از این افراد فقط و فقط علمشان را یاد بگیریم و علوم دانشگاه های غرب شامل کروات و عرق و ورق و کازینو و دیسکو و نمادها و غیر ذلک نمی شود. قدرت افرنگ از علم و فن است از همین آتش چراغش روشن است علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ عقل می باید نه ملبوس فرنگ اقبال لاهوری ره که این امر شامل این مسئله هم می شود که ما شخصیت اخلاقی این آموزگاران را هم بشناسیم تا بتوانیم با معیار دین صحیح را از سقیم تشخیص دهیم و خدای ناکرده به ضلالت و گمراهی کشیده .نشویم والسّلام علی من اتّبع الهُـــــــــدی سجّاد علوی :: موضوعات مرتبط: مطالب و مباحث دینی و مذهبی، دل نوشته و خودمانی، ، :: برچسبها: علم و دین, حق شناسی, فرهنگ علم آموزی, دین و علم, منطق, امام شناسی, شخصیت زدگی, جبهه حق, اقبال لاهوری, ژان ژاک روسو, ![]() .:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
موضوعات آرشيو ماهانه نويسندگان لوگو ما ![]() ديگر موارد |